انیمیشن شترمرغ و قارچهای سمی از اینجا شروع میشه که:
یه روز یه شترمرغ شیطون تو جنگل بازی میکرده که یه دسته قارچ پیدا میکنه. کمی با خودش فکر میکنه که قارچها رو بخوره یا نه ظاهر قارچها خیلی خوشگل بوده و خوردنی. شترمرغ شیطون قصه ما دلش طاقت نمیاره و چندتا دونه از قارچها رو میخوره.
اولش حالش خوب بود، اما زمانی نمیگذره که چشماش سیاهی میره، سرش گیج میره، دلش درد میگیره و احساس میکنه که آسمون و زمین داره دور سرش میچرخه. ابرها دارن تند تند حرکت میکنن، زمین زیر پاش داره راه میره.
هی از این ور به اون ور میرفت و چشماش هم جایی رو نمیدید، چشماش فقط میچرخید. اون نمیدونست که اون قارچها خوراکی نبودن، اونا قارچهای سمی بودن و باعث شده بودن که شترمرغ شیطون بیچاره ما اینجوری حالش بد بشه.
انیمیشن شترمرغ و قارچهای سمی …!
شترمرغ شیطون ما یواش یواش خوابش میبره و خواب میبینه که دور و برش قارچ پره از همون که خورد. میبینه که تخم قارچ میذاره و بچههاش قارچ هستن. شترمرغ میاد فرار کنه اما نمیتونه و یه عالمه از همون قارچها سر راهش رو میگیرن.
دوباره میاد فرار کنه اما قارچها دنبالش میکنن و نمیذارن که بره و هی اون فرار میکنه و هی قارچها دنبالش میرن. قارچها کوچیک بودن اما هی بزرگ و بزرگتر میشن.