میسیلیوم هیبرید در قارچ دکمه‌ای سفید، شناخت ماهیت ژنتیکی و چرخه زندگی قارچ دکمه‌ای سفید، برای درک مشکلات و روش‌های اصلاحی آن بسیار بااهمیت است، به‌طوری‌که این شناخت تأثیر مهمی بر روند اصلاحی آن داشته است.
شکست تلاش در تولید میسیلیوم هیبرید و پیشنهاد نظریه هموتالیسم ثانویه
قبل از دهه ۱۹۷۰، اکثر گزارش‌ها حاکی از شکست تلاش‌ها در تولید میسیلیوم هیبرید در این قارچ بود و تصور می‌شد که اکثر جدایه ها خاصیت غیرجنسی داشته و هیچ راهی برای به نژادی مؤثر در این قارچ وجود ندارد. در سال ۱۹۷۱، نظریه هموتالیسم ثانویه برای این قارچ پیشنهاد شد (Miller 1971).
نشانگرهای اگزوتروفیک جدایه هایی هستند که برای انجام متابولیسم و تولیدمثل طبیعی خود، علاوه بر مواد غذایی اولیه، به یک یا چند ماده رشدی ویژه نیز نیاز دارند. (Raper et.al 1972) همچنین در سال‌های بعد با آزمایش‌های دیگری، این نظریه به اثبات رسید.
سپس با استفاده از این شناخت، تحقیقات گسترده‌ای برای تولید هیبریدهای درون‌گونه‌ای و بهبود ژنتیکی این قارچ انجام شد. نتایج این تحقیقات در سال ۱۹۷۸ منجر به تولید دو نژاد هیبرید بسیار مهم یعنی U1 و U3 در هلند گردید (Horegan and Castle, 2002). این دو نژاد در اوایل دهه ۱۹۸۰ به بازارهای تجاری اروپا و سپس سراسر جهان راه یافتند.
