تغییرات نرم در عرصه مدیران؟؟!!
برای حل مشکلات و گذر از آن، اطلاعات، تصمیمات و دانش جدیدی احساس می گردد.
تغییرات نرم در عرصه مدیران، در سالهای نه چندان دور صنعت یعنی دهه های 70 و 80، با ورود طیف خاصی از بزرگان وقت و قرار گرفتن ایشان در کرسی های تصمیم گیری صنعت، آرامش بیشتری احساس می گردید و از تنش ها و چالش های متنوع و رنگارنگ امروز اثری دیده نمی شد.
به نظر میرسد که توانایی های مدیریتی و اراده مدیران وقت مزارع و صنعت، متناسب و مناسب با مقتضیات آن دوره از لحاظ شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، میزان عرضه و تقاضای محصول، هزینه تمام شده محصول ، سیستم های فروش سنتی و… بوده است و این طور نتیجه گیری می شود که حضور این عزیزان در راس امور و در پشت سکان هدایت صنعت قارچ کشور در ان برهه از زمان، اتفاقی فرخنده و مفید بوده است.
با گذر زمان و تغییر در شرایط اقتصادی، سیاسی جامعه سبب شد تا مشکلات و معضلات صنعت چهرهای جدید به خود گرفت و لزوما برای حل آن مشکلات و گذر از آن، اطلاعات، تصمیمات و دانش جدیدی احساس می گردد.
باید اذعان نمود که دیگربه کارگیری تفکرات و تصمیمات دهه 80-70 البته نه همه آنها، برای حل مشکلات جدید در عصر حاضر صنعت کاربردی نداشته و تاریخ انقضاءآن نیز فرا رسیده است. نمونه بارز این تفکرات که از آن دهه به اوایل دهه 90 به یادگاررسیده موضوع فعالیت بورس هاشمی و دیدگاه و روش کار آن است که مطلعین صنعت نیز بر ناکارآمدی و ضعف آن شهادت می دهند.
بزرگترین مشکل بورس هاشمی در آن برهه عدم توجه به آینده صنعت و روند به رشد تولید، تمرکز و توجه آن تنها به بازارهای داخلی ( مقوله رقیب شناسی) و بی توجهی به بازارهای بزرگ هدف نظیر صادرات و توسعه آن، تسخیر بازارهای داخلی بالقوه جدید نظیر ورود قارچ به سازمان ها و ارگان های بزرگ دولتی، تشکیلات نظامی ، بیمارستان ها کشور و توسعه صنایع تبدیلی با ایجاد همگرایی و همکاری درون صنفی( همسنگر شناسی بجای رقیب شناسی) یا حتی آینده نگری های لازم برای مشکلات احتمالی آینده صنعت است.
متاسفانه به دلیل وجود تفکرات سنتی ،استراتژی ها و روش های قدیمی بدون دگردیسی و به روز شدن حاکم بر صنعت به تاثی از راهبران و متولیان وقت صنعت آسیب ها و لطمات مالی و غیر مالی من جمله عدم بهره گیری از نیروی جوان و تفکرات به روز ایشان در حل مشکلات به صنعت وارد گردیده است.
شایان ذکر است که وجود تفکرات و بینش دهه 70-80 نزد مدیران ارشد اکثریت مزارع و اصرار بر اجرای آن بدون توجه به نواقص آن و نیاز به ارتقاء و بروز رسانی آن از یک سو و حاکم شدن این تفکر بر راس هرم صنعت بواسطه بزرگان و تصمیم گیرندگان در اواخر دهه80 و اوایل دهه90 از سوی دیگر، مشکلات بدیعی را برای صنعت ایجاد نمود.
با گذشت سال ها و تغییرات در شرایط کشور، رنگ و جنس چالش های صنعت دچار تغییراتی شده است و بدیهی است این گذر عمر سبب شد تا برخی از پیشکسوتان و مدیران با تفکرات سنتی از صحنه تولید و تصمیم گیری فاصله گرفته و بدین ترتیب فضای مناسبی برای تفکرات جدید و بروز بواسطه حضور مدیران جوان و خوشفکر در کرسی های تصمیم گیری صنعت بوجود آمد که به دنبال آن تغییرات متنوع و چشمگیری بدون توجه به کیفیت و اثرات آن در صنعت حادث شد.
نکته مهم در این تغییرات این است که تفکرات و ایده های متنوع و جدیدی در اذهان نسل جدید فعالان صنعت فراخور شرایط و مقتضیات روز جامعه وجود دارد که با تغییر در فضای تصمیم گیری می توان آن را به مرحله ظهور و اجرا درآورد. در این میان نباید فراموش کرد که کماکان تفکرات سنتی و قدیمی تولید،مدیریت، و بازرگانی نزد برخی از فعالان وجود دارد و نباید از آن غافل شد.
عقل و منطق این اصل را پذیراست که باید به تدریج تغییرات نرم و بطئی را در ابتدا در حوزه مدیران مزارع و بدنبال آن در لایه تصمیم گیر صنعت ایجاد کرد به شکلی که تضاد یا تناقضی بوجود نیامده و صنعت از آسیب های احتمالی در امان باشد.
منظور از تغییرات تدریجی حذف یکباره مدیران و پیشکسوتان صنعت از حوزه فعالیت آنها نخواهد بود بلکه در جهت هم افزایی و دانش افزایی، اضافه کردن صندلی و کرسی های جدید در کنار این بزرگان در جلسات، سمینارها و نشست های تخصصی با عنوان مشاور و اختصاص آن به مدیران مطلع، بروز، مجرب و کاربلد است تا در نهایت ضمن ارتقا برآیند تجربه و دانش روز تیم تصمیم گیرنده، تمامی احاد صنعت از منافع حاصل از این تغییرات منتفع شوند.
در انجمن صنفی به منظور ادامه روند موفقیت یک پویش لازم است تا در شرایط و زمان مناسب، عملیات احیا و ریکاوری مناسب در سطح مدیران، تصمیم گیرندگان و مجریان پویش با بهره گیری از مشاوران و اطاق های فکر پویا در دستور کار قرار گیرد و به منظور جلوگیری از سستی و روزمرگی نزد صاحبان نظر پیشنهاد میگردد تا ضمن تصویب قانون حداکثر دو دوره متوالی برای اعضاء هیئت مدیره انجمن،به تدریج با تزریق نیروی جوان و مشتاقبه بدنه تیم تصمیم گیرنده، از اثرات مفید تغییرات بهترین استفاده را به نفع اکثریت برد.
در این بین می توان در دهه 90 به موفقیت های نسبی کسب شده در اواخر آن دهه که نتیجه همگرایی و ائتلاف مدیران متنوع و غیر متجانس صنعت با تصمیمات بدیع و بی سابقه در صنعت نظیر تشکیل هیات امنا و خرید تضمینی قارچ اشاره کرد.نمونه این موفقیت در دهه 80 را می توان موفقیت های کسب شده سال های 85-86 در ثبات بازار فروش و در دهه 70 به سال 72 ، مصادف با ائتلاف و اتحاد مزارع تولید با تشکیل انجمن صنفی اشاره نمود.
در خاتمه امید است تا با ایجاد تغییرات نرم و موثر تدریجی در حوزه مدیران مزارع تولید و تسری آن به تیم تصمیم گیرنده انجمن صنفی (اعضاء محترم هیئت مدیره و مشاوران و عناصر اطاق فکر آن) در قالب ترکیبی از مدیران مجرب و پیشکسوت موفق در کنار مدیران جوان ، پرانگیزه، به روز و موفق بهترین آرایش و ترکیب تیم تصمیم گیرنده برای حل مشکلات متنوع صنعت حاصل شود.
سردبیر