آموزش کارمندان نه تنها دارای مزایایی برای خود فرد آموزش بیننده بلکه به شما و کسب و کار شما نیز کمک می کند تا روند موثرتری داشته باشد.
بر اساس تحقیقات ATD یا همان سازمان توسعه مهارت، حاشیه سود در شرکتهایی که بخش قابل توجهی از تلاشهای خود را به آموزش کارکنان تخصیص میدهند، ۲۴ درصد بیشتر از سایر شرکتهاست.
همچنین در نظرسنجی که اخیرا با شرکت ۴۳۰۰ کارمند انجام گرفته ۷۴ درصد از کارکنان معتقدند در محیط کار از پتانسیلهای شغلی آنها به شکل کامل استفاده نمیشود.
آموزش و به خصوص آموزش مستمر، همیشه یک موضوع بحث برانگیز در سطوح بالا تصمیم گیری در شرکت ها است. با این حال، دلایلی وجود دارد که نشان می دهد آموزش در بدو استخدام، تنها باید اولین گام یک فرآیند بلندمدت و مستمر باشد.
در ادامه آموزش مستمر به سرمایه گذاری انجام شده روی آن می ارزد، زیرا ایجاد و ارتقاء مهارت ها نزد کارکنان به طور موثر خط مقدم شرکت را بهبود بخشیده و مزیت رقابتی ایجاد خواهد کرد.
در دنياي در حال تغيير كنوني ضرورت آموزش در شرکت ها به دلايل فراوان پذيرفته شده است . تغييرات سريع و عميق علمي سبب شده است كه هر از چند گاهي مطالب و نظريه هاي جديدي وارد ميدان شود كه براي ارائه حيات به ناچار بايد علوم و دانش جديد را آموخت و برخي از نظريه هاي قديمي را كه كارآيي ندارند ، كنار گذاشت .
امروزه در همه سازمانها نیروی انسانی از سایر مولفه های سازمانی دارای اهمیت بیشتری است. اهمیت نیروی انسانی تا حدی است که برخی صاحبنظران بر این عقیده هستند که آنچه در نهایت روند توسعه اقتصادی و اجتماعی یک کشور را تعیین میکند، منابع انسانی آن کشور است، نه سرمایه و یا منابع مادی دیگر.
این منابع انسانی هستند که سرمایهها را متراکم میسازند، از منابع طبیعی بهرهبرداری میکنند، سازمانهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی را به وجود میآورند و توسعه ملی را پیش میبرند.
سازمانی که نتواند مهارت ها و دانش افرادش را توسعه دهد و از آن به نحو مؤثری بهرهبرداری کند، قادر نیست خود را در دنیای سرشار از رقابت امروزی حفظ کند.
صاحبنظران بسیاری درباره اهميت و نقش آموزش در جامعه اظهار نظر كرده اند كه در اين مجال فقط به دو نمونه از آنها اشاره مي شود :
ـ پيتر دراكر عقيده دارد: با صرف هزينه هاي سنگين تربيت نيروي كار و آموزش همراه با اعمال صحيح مديريت در مدتي كوتاه هر كشور عقب مانده اي را می توان در زمره كشورهاي پيشرفته و برخوردار از بهره وري بالا قرار داد.
ـ ساخارو يولوس بر اين باور است: آموزش نه تنها يكي از حقوق اوليه و اصلي انسان است بلكه ركن اصلي توسعه اقتصادي و اجتماعي جامعه نيز محسوب می شود.
دليل عمده بازده بالاي نيروي انساني و شكوفايي اقتصادي كشورهايي چون ژاپن و آلمان در سال هاي بعد از جنگ جهاني دوم، اهميت دادن به آموزش به ويژه آموزش كاركنان است.
در واقع رشد مهارت ها و قابليت هاي كارگزاران و كاركنان مراكز توليدي ـ صنعتي و خدماتي اين كشورها بر اثر بهره گيري از فرصت هاي آموزشي ميسر شده است .
شايان ذكر است که اگر آموزش كاركنان را هزينه به حساب آوريم ، هنگام مواجه شدن سازمان با كمبود بودجه و مشكلات مالي ، بودجه آموزش جزو اولين بودجه هايي است كه كاهش یا قطع می شود .
اما اگر اصول و نگرش هاي حاكم بر سازمان ، نيروي انساني را مهم ترين سرمايه سازمان تلقي كند ، حتي در سخت ترين شرايط مالي ، اگر بودجه آموزش افزايش نيابد حداقل كاهش نخواهد يافت .
تعریف آموزش ضمن خدمت کارکنان:
آموزش كاركنان عبارت است از كليه كوشش ها و فعاليت هايي كه در جهت ارتقاء سطح دانش و آگاهي ، مهارت هاي فني و حرفه اي و هم چنين ايجاد رفتار مطلوب در كاركنان یک سازمان به عمل مي آيد تا آنها را به نحو مطلوب آماده انجام وظايف و مسئوليت هاي خود كند.
لازم به ذكر است آموزش كاركنان با تمام مزايايي كه دارد ، گاهي مشكل ساز است و آن زماني است كه افراد براي طي دوره ها انگيزه كافي ندارند و صرفاً براي رفع مسئوليت يا كسب گواهينامه هاي مربوط يا مزاياي مادي در آن شركت مي كنند يا شرايطي در سازمان فراهم است كه امكان به كارگيري مطالب آموخته شده در محيط كار وجود ندارند و يا تضادهايي بين كاركنان و مسئولان رده بالاي سازمان به وجود مي آيد .
در گذشته چنین گمان میرفت که زمان آموختن از زمان کارکردن جدا است و بنابراین برای آنها آموزشی در خور توجه بود که پیش از آغاز کار به افراد داده میشد.
بر این گمان انسان زمانی میآموزد و سپس به زندگی و کار مولد و سودمند میپردازد و زمانی که کار و زندگی آغاز میشود، دیگر برای آموزش و پرورش جایی در خور توجه وجود ندارد.
این اندیشه اکنون روایی ندارد و آموزش و پرورش با زیستن انسان همراه شده است. همه مردم برای همه وقت باید به آموختن بپردازند و با دانش جدید تجهیز شوند.
دلایل نیاز به آموزش کارکنان:
مهمترین مواردی که بهعنوان مقاصد نسبتاً مشترک سازمانها و نظامهای مختلف در خصوص آموزش ضمن خدمت قابل ذکر است بشرح زیر میباشد:
1- هماهنگی و همسو نمودن کارکنان با سازمان: این امر از یک سو برای تحقق اهداف سازمان و دستیابی به سیاستها و خطمشیهای تعیین شده برای مؤسسه دارای اهمیت است.
از سوی دیگر پیشرفت شغلی و حرفهای فرد در سازمان در گرو آگاهی وی از انتظارات مقامات مافوق و نحوه انجام تکالیف و مسئولیتهای شغلی است.
2- افزایش رضایت شغلی و بهبود روحیه کارکنان: مسئله برانگیختن کارکنان برای انجام وظایف شغلی یکی از مهمترین مشغله های ذهنی مدیران سازمانها میباشد.
برای آنکه روحیه کارکنان تقویت شود و رضایت آنان از حرفهاشان افزایش یابد، نظریات گوناگونی ارائه شده که در بخش قبل توضیح داده شد.
3- کاهش حوادث و ضایعات کاری: در بسیاری از مؤسسات، حوادث کاری عمدتاً بواسطه عدم آگاهی و مهارت کافی کارکنان رخ میدهد.
این بیان خصوصاً در مورد کسانی که با ابزارها و تجهیزات حساس و توام با خطر در کارخانه ها سروکار دارند، مصداق بیشتری دارد.
علاوه بر حوادث مختلف که بواسطه فقدان مهارت و دانش افراد بوجود میآید، ضایعات کاری و افزایش هزینههای سازمان نیز از جمله نتایج نقصان دانش و توانش نیروی انسانی در سازمانها میباشد.
با توجه به مسائل مطرح شده و همچنین عواقبی نظیر تنبیه، توبیخ، اخراج و از این دست که عمدتاً بواسطه عدم آگاهی افراد از سیاستها، انتظارات و توقعات سازمان و نیز عدم آشنائی با انجام بهینه وظایف و تکالیف شغلی است، ضرورت دارد آموزش ضمن خدمت بطور جدی مورد توجه سازمانها قرار گیرد.
4- بهنگام سازی دانش و توانش نیروی انسانی در سازمان: شالوده افزایش بهرهوری در سازمانها تاکید بر نیروی انسانی از نظر کیفی و ممانعت از نابهنگام شدن افراد در حرفهشان میباشد. بنا به تعریف، نابهنگامی در حرفه عبارت است از تقلیل کارآیی در انجام کار در طول زمان و فقدان دانش یا مهارت نوین است.
این مسئله باعث میشود که فرد به دلایل مختلف از لحاظ حرفهای فرسوده شود و قادر به انجام وظایف و تکالیف سازمانی نباشد. اگر چه تمامی عوامل ایجادکننده نابهنگامی در حرفه را نمیتوان از طریق آموزش برطرف ساخت، اما بدون شک آموزش ضمن خدمت کارکنان از طریق بهسازی و نوسازی دانش و توانایی افراد، نقش مهمی در بهنگامسازی آنان دارد.
5- کمک به تغییر و تحولات سازمانی: تغییر و تحولاتی که در محیط سازمان بوقوع میپیوندد، عمدتاً مستلزم آمادهسازی نیروی انسانی است. نکته اساسی در ارتباط با تغییرات سازمانی، مقاومت کارکنان در مقابل آن است.
کارکنان سازمانها ممکن است به دلایل مختلفی نظیر دلمشغولی اطلاعاتی، نگرانی درباره موفقیت، مقام و وضعیت مالی خود در وضعیت جدید، نگرانی درباره ناتوانی در انجام وظایف، و دلایل متعدد دیگر در مقابل تغییرات مقاومت کنند.
به این دلیل به غیر از تدابیر دیگر نظیر مشارکت کارکنان در برنامهریزی تغییر، آموزش و توجیه پرسنل نیز نقش بسیار مهمی را در موفقیت تغییرات ایفاء مینماید. بنابراین از جمله مهمترین وظایف آموزش ضمن خدمت در سازمانها، کمک به تغییرات سازمانی است.
6- انطباق با شرایط جدید اجتماعی: تمامی سازمانهای معاصر در محیطی فعالیت میکنند که از لحاظ فرهنگی دارای ارزشها و ایدئولوژی ویژهای هستند. موفقیت بسیاری از آنها در گرو شناخت این چگونگی اجتماعی و انطباق بهینه با آن است.
محیط اجتماعی سازمانها که میتوان آنرا فراسیستم اجتماعی نامید حوزه عمل و میدان فعالیت سازمانها را تا حدود زیادی تعیین مینماید.
بنابراین شناخت این فراسیستم و درک عمیق آن برای تمامی کارکنان سازمانها خصوصاً مدیران و تصمیمگیرندگان سطوح عالی سازمان از اهمیت فوق العادهای برخوردار است.
7- تقویت روحیه همدلی و همکاری در بین کارکنان سازمان: در حقیقت توفیق سازمان در دستیابی به اهداف تعیین شده تا حد زیادی تابع فضای اعتماد و تفاهم متقابل در محیط کار، افزایش میزان همکاری کارکنان با یکدیگر، افزایش میزان همکاری کارکنان با سرپرستان و مدیران و مهمتر از همه ایجاد هماهنگی در نحوه انجام امور سازمان در واحدهای مختلف میباشد.
به نظر میرسد یکی از راههای ایجاد هماهنگی و همدلی، استفاده از آموزشهای ضمن خدمت میباشد که از یکسو زمینه تماس متقابل کارکنان با یکدیگر در محیط آموزشی را فراهم میسازد و از سوی دیگر و از طریق افزایش دانش و اطلاعات شغلی، برداشتها و علایق حرفهای تقریباً یکسانی را در آنها ایجاد میکند.
آنچه قابل ذکر است این است که تاکید بر هر یک از اهداف نامبرده بر حسب شرایط و ویژگیهای زمانی متفاوت خواهد بود. به این معنی که در شرایط خاص ممکن است بر برخی از این اهداف نسبت به سایر اهداف اهمیت بیشتری قایل شد.
مزایای آموزش در سازمانها :
1- بهبود عملکرد کارکنان
کارمندی که آموزشهای لازم را دریافت میکند قادر است کارهای خود را با توانایی بیشتری به انجام برساند. آموزش باعث میشود تا کارمندان درک بیشتری نسبت به مسئولیتهای درون نقش خود داشته باشند و به نوبه خود باعث ایجاد اعتماد به نفس شوند.
اعتماد به نفس در کارمندان باعث افزایش عملکرد کلی در آنها خواهد شد و این موضوع میتواند به نفع شرکت باشد. کارکنانی که دارای صلاحیت هستند و تواناییهایی بالاتر از سطح استاندارد در صنعت را دارند به سازمان شما کمک میکنند تا یک مزیت رقابتی قوی، نسبت به رقبا داشته باشید.
2- بهبود رضایت و روحیه کارکنان
سازمان با سرمایهگذاری برای آموزش به کارکنان ثابت میکند که با ارزش هستند. اهمیت آموزش کارکنان در شرکت، یک فضای حمایتی برای آنها ایجاد میکند.
کارمندان ممکن است با استفاده از این آموزشها به شناخت بهتری نسبت به خود برسند. همچنین کارمندانی که از طریق فرصتهای آموزش، نسبت به کار و سازمان خود احساس قدردانی و چالش دارند، ممکن است رضایت بیشتری نسبت به شغل خود احساس کنند.
3- توجه به نقاط ضعف کارکنان
بیشتر کارمندان ضعفهایی در مهارتهای کاری خود دارند. یک برنامه آموزشی به سازمان کمک میکند تا مهارتهای مورد نیاز جهت بهبود کارمندان را بهبود بخشد.
یک برنامه توسعه، همه کارمندان را به سطح بالاتری میرساند، بنابراین همه آنها دارای مهارت و دانش در سطح یکسانی خواهند بود. این امر به کاهش هرگونه ارتباط ضعیف در شرکت کمک میکند تا افراد برای انجام کارهای اصلی به دیگران متکی نباشند.
ارائه آموزشهای لازم باعث ایجاد کارکنانی آگاه میشود که میتوانند در صورت لزوم کارهای یکدیگر را بر عهده بگیرند، در تیمها کار کنند و یا مستقل و بدون کمک و نظارت مداوم از دیگران مسائل کاری را به درستی پیش ببرند.
4- افزایش بهره وری و پایبندی به استانداردهای کیفیت
معمولاً زمانی که یک شرکت دورههای آموزشی را اجرا میکند، بهرهوری افزایش مییابد. افزایش بهرهوری در فرایندها موفقیت پروژه را تضمین میکند که به نوبه خود باعث بهبود گردش مالی شرکت و سهم بالقوه بازار میشود.
5- افزایش نوآوری در استراتژیها و محصولات جدید
آموزش مداوم و توانمندسازی نیروی کار میتواند خلاقیت را ترغیب کند. ایدههای جدید میتوانند به عنوان نتیجه مستقیم آموزش و توسعه شکل بگیرند.
6- کاهش جابجایی کارمندان
در صورت سرمایهگذاری سازمان بر روی آموزش، کارکنان احساس ارزشمندی میکنند. بنابراین احتمال تغییر کارفرمایان کمتر خواهد بود. آموزش و توسعه به عنوان یک مزیت اضافی در شرکت مشاهده میشود. بنابراین هزینههای استخدام به دلیل حفظ کارکنان کاهش مییابد.
7- افزایش اعتبار شرکت
داشتن یک استراتژی قوی و موفقیتآمیز برای آموزش به رشد برند کارفرما و تبدیل شرکت به یک مزیت برتر برای فارغالتحصیلان کمک میکند.
همچنین آموزش باعث میشود تا شرکت برای افراد تازه وارد که به دنبال بهبود مهارتهای خود و فرصتهای مرتبط با آن هستند، جذابتر شود. آموزش میتواند از هر نوع مرتبط با کار یا مسئولیتهای فرد باشد و با روشهای متفاوتی انجام شود. به عنوان مثال، میتواند شامل موارد زیر باشد:
• یادگیری در محل کار
• طرحهای مربیگری
• آموزش در خانه
• مطالعه فردی
اگر به عنوان مدیر، تاکنون اقدامات تاثیرگذاری در زمینه آموزش کارمندان خود انجام ندادهاید، بهتر است تعلل را کنار بزنید و قدم در راه بگذارید. البته نباید فراموش کنید: آموزش زمانی اثربخش خواهد بود که از اصول خاصی به شرح ذیل پیروی کند.
1- نیازهای کارمندان خود را بشناسید
هر آموزشی برای هر کسی مناسب نیست. آموزش صحیح و موثر زمانی محقق خواهد شد که مدیریت به صورت مجزا، نیازهای هر کدام از اعضای تیم را شناسایی کند و برای هر گروه از نیازها، موضوعات آموزشی مربوط را فراهم سازد.
2- اول چرایی را آموزش بدهید سپس چگونه را.
این اصل بیشتر مدیرانی را خطاب قرار میدهد که مجموعه عظیمی از اطلاعات را در طی جلسات آموزشی به مغز کارمندان دیکته میکنند.
گاهی اوقات این موضوع به حدی ریشهدار میشود که کارمند در پایان جلسه آموزشی با این سوال مواجه میگردد: من چرا دارم این نکات را یاد میگیریم؟ پیش از شروع هر جلسه، به شکل واضح و شفاف به کارکنان خود توضیح دهید که در پایان این برنامه آموزشی چه مهارتهایی را خواهند آموخت و مهارت مذکور در کجا به کارشان خواهد آمد.
3- از کارمندان متخصص بخواهید به کارمندان دیگر آموزش دهند
درست است که شما صاحب کسب وکار خود هستید، ولی به احتمال خیلی زیاد با جزئیات ظریف هر یک از وظایف شغلی آشنایی ندارید. به همین دلیل است که پیشنهاد میکنیم از کارمندان ماهر و متخصص خود بخواهید تا تجربیات خود را با سایر کارمندان به اشتراک بگذارند و آموزشهای لازم را به آنها بدهند.
شناسایی کارمندان شایسته کار آسانی است. آنها همان کسانی هستند که وظایف خود را به موقع و با دقت بالایی به انجام میرسانند و عملکردی قابل اعتماد دارند. از چنین کارکنانی بخواهید مهارتها و دانش خود را با سایر کارکنان در میان بگذارند. چنین برنامههایی حس اعتماد به نفس کارمندان متخصص را افزایش میدهد و مهارت صحبت کردن آنها را در جمع تقویت میکند.
4- برنامههای آموزشی را به شکل مداوم برگزار کنید
جلسات آموزشی را به شکل منظم برگزار نمایید. آموزش مکرر میتواند به حفظ و تقویت دانش و مهارتها کمک کند. طی این جلسات همچنین میتوانید مهارتهای پیشرفتهتر را به کارمندان خود بیاموزید و آنها از تحولات جدید مطلع سازید.
5- کارکنان را به شرکت در ایونتهای شبکهسازی تشویق نمایید
کارمندان خود را به کنفرانسها و سمینارهای مرتبط بفرستید. شرکت در این قبیل از سمینارها فرصت مناسبی خواهد بود تا افراد با همکاران دیگر وارد تعامل شوند، ترفندهای جدید بازار را بشناسند و با شیوه کار رقیبان خود آشنا شوند.
در نتیجه چنین اقدامی، کارمندان خودشان نکات لازم را در کار خود به اجرا درخواهند آورد و نیازی نخواهد بود که شما به آنها دیکته کنید چه کاری را باید انجام دهند.
یکی دیگر از اقدامات تاثیرگذار در آموزش کارمندان، عبارت است از ترغیب کارکنان به شرکت منظم در وبینارها. بدین ترتیب آنها فرصت کافی خواهند داشت تا مدوام و به شکلی پیوسته، در حال یادگیری و پیشرفت باشند.
6- از آموزش همزمان با خدمت استفاده کنید
اگر از کارمندان خود نظرسنجی کنید، درخواهید یافت که تعداد قابل توجهی از آنها ترجیح میدهند به جای آموزش تئوری، از طریق تجربه و همزمان با کار کردن، آموزشهای لازم را دریافت کنند.
تا جایی که امکان دارد شرایط را برای کارکنان فراهم کنید تا مهارتهای جدید خود را در محیطی کنترلشده مورد آزمایش قرار دهند. این امر به افزایش حس اعتماد به نفس آنها کمک خواهد کرد و به کاهش ریسکهای ناشی از بیتجربگی خواهد انجامید.
۷- آموزش ویدیویی و زنده را چاشنی کار کنید
استفاده از کارمندان ارشد یا کسانی که برای آموزش کارمندان استخدام میشوند، عالی است؛ ولی اگر کارکنان پس از اتمام جلسه با پرسش یا ابهامی روبرو شوند، به چه کس باید رجوع کنند؟
اینجاست که مزیت آموزش ویدیویی و زنده خودش را نشان میدهد. آموزش ویدیویی را میتوان بهترین و موثرترین روش برای آموزش به کارمندان دانست، زیرا کارمندان میتوانند هر زمان که دوست داشته باشند آن را مرور کنند.
ارتباط با کارمندان در محیط کار :
به یاد داشته باشید که محیط کاری همواره در حال تغییر است، از این رو پیگیری را از یاد نبرید. از کارمندان خود بپرسید که مشغول انجام چه کاری هستند، با چه مشکلی دست و پنجه نرم میکنند و دوست دارند چه نکاتی را یاد بگیرند. با پرسیدن این سوالات میتوانید به نقصانهایی که در مهارتها و دانش آنها وجود دارد، پی ببرید.
مطرح کردن چنین پرسشهایی یک دستاورد دیگر نیز دارد و آن عبارت است از شناسایی نکاتی که کارمندان در جلسات آموزشی آموختهاند و از آنها بهره بردهاند.
بین کارمندان خود بیایید و پیگیری کنید که آیا فعالیتهای آنها با اهداف شرکت هماهنگ است یا خیر؛ اگر چنین نبود، چاره کار در برگزاری کلاسهایی است که آنها را با این هدف هممسیر سازد.
دستاورد اتخاذ چنین رویکردی افزایش حاشیه سود، ارتقای میزان درآمد و کسب مزیت رقابتی خواهد بود.
کلام آخر
در خاتمه باید افزود صنعت قارچ نیز مشابه سایر صنایع و اصناف برای ارتقاء سطح دانش، تجربه، اعتماد به نفس و امنیت کارکنان خود نیاز به آموزش ضمن خدمت کارکنان دارد.
به ویژه اینکه این صنعت چه در داخل کشور و چه در خارج از کشور همواره در حال ارتقاء مستمر است و اموزش کارکنان این فرصت را به مجموعه می دهد تا حداکثر بهره وری از نیروی انسانی بعنوان مهمترین عامل حفظ و رشد یک مجموعه را امکان پذیر نماید.
بدیهی است در صورت رشد و ارتقاء مجموعه همگان از اثار این ارتقاء منتفع می شوند.
حال بفرمایید شما برای آموزش کارمندان خود چقدر وقت می گذارید؟
برای آشنایی با چالش های درون صنفی و راهکارهای پیشنهادی حرف ما در صنعت قارچ هاگ را دنبال کنید.
سردبیر
منابع:
1- اهمیت آموزش در سازمان- همکاران سیستم
2- اهميت و نقش آموزش در سازمان ها- تدبیر ساز
3- ضرورت آموزش نیروی انسانی- توان افرین