انیمیشن گریزی و موشها و شکار قارچ
خرس قهوهای تپل و بامزهای در جنگلی تو خونه خوشگل خودش زندگی میکرد. یه روز داشت برا خودش تلویزیون تماشا میکرد و از برنامه مورد علاقهاش لذت میبرد که دید یه صداهایی میاد.
وقتی رفت دم پنجره تا ببینه بیرون چه خبره، دید یه عالمه موش صحرایی کوچولو تو حیاط خونهاش در حال بازی کردن هستن. تازه دید تو هر گوشه از حیاط خونه دسته دسته قارچ دراومده.
انیمیشن گریزی و موشها و شکار قارچ
موشهای صحرایی از این طرف به اون طرف میرفتن و از روی این قارچ روی اون قارچ میپریدن. خیلی بازیگوش و شیطون بودن. گریزی خرس تپل بامزه با دین این صحنه خیلی عصبانی شد.
تصمیم گرفت برای اینکه بتونه موشهای صحرایی رو از حیاط خونهاش بیرون کنه. قارچهارو از بین ببره، بنابراین با یه چکش بزرگ دوید تو حیاط.
انیمیشن گریزی و موشها و شکار قارچ
از این قارچ به اون قارچ و از این طرف به اون طرف با چکش میکوبید رو قارچها و اونا رو له میکرد. وقتی دید همه قارچها له شدن و از بین رفتن خیلی خوشحال شد و از اینکه در برابر موشها برنده شده بود احساس قدرت میکرد.
با خودش گفت کار من دیگه تمومه، بهتره که برگردم تو خونه. گریزی با خوشحالی و خیال راحت رفت تو خونه اما طولی نکشید که حیاط خونه پر شد از قارچ. بجای هر یک قارچ چند قارچ به سرعت شد میکردن.
انیمیشن گریزی و موشها و شکار قارچ
موشها از دیدن اینهمه قارچ خوشحال و خندان دوباره به بازی خودشون ادامه دادن. اونا تصمیم گرفتن که برن تو خونه گریزی و با هم بازی کنن. اما گریزی از این کار خوشش نمیومد و زندگی آروم خودشو دوست داشت.
موشهای صحرایی برای شکار قارچ به خونه گریزی اومدن و…