قارچ دکمهای سفید
قارچ دکمهای سفید با نام علمیAgaricus bisporus نام یک گونه قارچ خوراکی رایج از تیره غاریقونیان است. این قارچ جزو قارچ های ساپروفیت و از دسته بازیدیومیستها می باشد. قارچ دکمه ای با نام لاتین Button Mushrooms نیز شناخته می شود.
آرایهشناسی
- فرمانروا: قارچ
- شاخه: قارخانه
- رده: کلاهقارچان
- راسته: قارچ گذاری تیغکدار
- تیره: غاریقونیان
- گونه ها: A. bisporus
- نام علمی: Agaricus bisporus
پراکنش در ایران
تاکنون گزارشهای متعددی از رویش این قارچ در مناطق مختلفی از کشور ازجمله استان تهران، شهرهای تهران، کرج شهریار، طالقان، استان آذربایجان شرقی، اطراف تبریز جنگلهای ارسباران و استانهای گلستان، کرمانشاه و اصفهان در دست است. اینگونه غالباً در کنار جادهها، باغات و زمینهای حاصلخیز قابلرؤیت است و زمان رویش این قارچ در بهار، تابستان و پاییز است.
کلاهک
این قارچ به قطر ۴ تا ۱۵ سانتیمتر است که در ابتدا تخممرغی است و بهتدریج بازشده و به شکل محدب تا صاف دیده میشود. کلاهک در ابتدا سفید تا کرمی رنگ است، اما در نمونههای مختلف و بالغتر ممکن است بهصورت سفید تا قهوهای دیده شوند. سطح کلاهک صاف یا پوشیده از فیبر، اسکال یا فلسهایی به رنگ سفید، کرمی تا قهوهای است.
نحوهی اتصال تیغه به پایه از نوع آزاد بوده و تیغکها در بین تیغهها قابلرؤیتاند. تیغه در مراحل ابتدایی رشد به رنگ صورتی بوده و بهتدریج باگذشت زمان به رنگ قهوهای ارغوانی، قهوهای تیره تا سیاه تغییر میکند.
پایه
به طول ۹-۳ سانتیمتر و به قطر ۳-۱ / ۵ سانتیمتر، همرنگ کلاهک و استوانهای بوده و بر روی پایه، حلقه یا رینگ دیده میشود که این حلقه ممکن است در مراحل نهایی بلوغ از بین برود. سطح پایه ممکن است صاف بوده یا پوشیده از فلسهای ریزی باشد که معمولاً سطح پایه در زیرحلقه را میپوشاند. گوشت قارچ نیز سفید تا کرمی رنگ بوده و در اثر تماس با فشار قهوهایرنگ میشود.
اسپورها
اسپورها به شکل بیضوی و بهاندازهی ۸-۵ / ۵ × ۶-۴ میکرومتر هستند. نقش اسپوری به رنگ قهوهای میباشد. بازیدیوم ها در اینگونه، برخلاف آنچه که در سایر قارچهای جنس Agaricus معمول است، اغلب حامل تنها دو بازیدیوسپور هستند. کشت و تولید تجاری این قارچ برای نخستین بار در سال ۱۷۰۷ میلادی و توسط یک گیاهشناس فرانسوی به انجام رسید. امروزه اینگونه با تولید تجاری در بیش از ۷۰ کشور دنیا، یکی از گونههای خوراکی مهم و با تولید وسیع در جهان است.
این قارچ بهویژه در ایالاتمتحده از تولید بالایی برخوردار بوده و بیش از ۹۰ از میزان کل قارچ خوراکی تولیدی در آمریکا در اختیار اینگونه میباشد. هرچند در سایر مناطق دنیا این میزان کمتر از میزان تولید اینگونه در آمریکا است. میزان کل تولید اینگونه در سطح جهان در حدود ۲ میلیون تن در سال و به ارزش تقریبی ۲/ ۵ میلیارد دلار است.
استروژن
یکی از ترکیباتی است که نقش عمدهای در تکثیر سلولهای سرطان سینه و گسترش تومور دارد. آنزیم آروماتاز/استروژن سنتتاز (Aromatase/Estrogen Synthetase) نیز نقش عمدهای در تولید استروژن در انسان دارد. بهطورکلی ترکیباتی که مانع عمل این آنزیم میگردند، میتوانند موجب متوقف کردن یا تحت تأثیر قرار دادن سلولهای سرطانی در سینه گردند.
A. bisporus دارای ترکیباتی است که میتوانند فعالیت این آنزیم را تحت تأثیر قرار داده و منجر به کاهش یا توقف رشد تومور گردند. ترکیبات استخراجشده از این قارچ موجب کاهش یا توقف فعالیت آروماتاز و بیوسنتز استروژن میگردد.
همچنین عصارهی قارچ موجب کاهش تکثیر سلولهای محرک تستوسترون در سلولهای MCF – 7 aro شده، اما تاثیری بر سلولهای غیر تومورزای MCF – 10A ندارند. بر اساس مطالعات انجامشده، ترکیبات اسید چرب اسید لینولئیک (Linoleic Acid)، اسید لینولنیک (Linolenic Acid) و اسید لینولئیک مرکب (Conjugated Linoleic Acid CLA) عهدهدار این نقش در این قارچ هستند.
مطالعات انجامشده در سطح in VIVO و بر روی موشهای آزمایشگاه عصارهی قارچ هم موجب کاهش تکثیر سلولهای سرطانی و هم موجب کاهش تکثیر سلولهای سرطانی و کاهش وزن تودهی سرطانی میگردد.
همچنین تأثیر مثبت CLA قارچ بر سلولهای سرطانی پروستات بررسیشده است. نتایج نشانگر خاصیت بازدارندگی این ترکیب اسید چرب در مقابل تکثیر سلولهای سرطانی و در مقابل تحریک به مرگ برنامهریزیشدهی سلولها (Apoptosis) بوده است. به دنبال استفاده از این ترکیب در موشهای آزمایشگاهی تحت تیمار، میزان تکثیر و وزن تودهی سلولهای سرطانی به شکل چشمگیری کاهش پیدا کرد. (2008.Adams et al)
لکتین ها (lectins)
پروتئینهایی هستند که ساختارهای کربوهیدراتی خاص را شناسایی کرده و از این طریق در پدیدهی شناسایی مولکولی (Molecular Recognition) که در فرایندهای بیولوژیکی مختلفی در ارگانیزم زنده کاربرد دارد، شرکت میکنند. لکتین های موجود در قارچ A.bisporus یا (ABL) دارای قابلیت اتصال به آنتیژن T یا Thomsen Friedenreich Antigen میباشد. آنتیژن T آدی ساکاریدی است که در بسیاری از بافتهای سرطانی و نئوپلاستی دیدهشده اما در سلولهای سالم وجود ندارد.
از این طریق ABL دارای قابلیت ویژهای در ممانعت از تکثیر سلولهای سرطانی است. نکتهی جالبتوجه این است که ازلحاظ ساختاری ABL هیچ شباهتی به سایر لکتین های باقابلیت اتصال به آنتیژن T ندارد.
ترکیبات لکتین قارچ همچنین بهعنوان یک عامل ممانعت کننده از تکثیر (antiproliferation agent) سلولهای HT29 سرطان رودهی بزرگ نیز شناختهشده است. (2003,Zhao et al) در تحقیقی دیگر، تأثیر لکتین های قارچ ABL) A. bisporus) بر روی لایهی اپی تلیال شبکیهی چشم (Retinal Pigment Epithelium RPE) موردبررسی قرار گرفت. RPE نقش مهمی را در توسعهی عارضه Vitreoretinopathy بهعنوان یکی از مهمترین عوامل نابینایی دارا میباشد. در این تحقیق از لکتین Fluorescein Isothiocyanate- Labeled بهمنظور بررسی اتصال این لکتین به RPE استفاده گردید. نتایج نشانگر تأثیر مثبت ABL در اتصال به RPE و ممانعتاز تکثیر آن بود. (2003.Kent et al)
همچنین نقش ترکیبات لکتین قارچ در تنظیم و کاهش قند خون نیز موردبررسی قرارگرفته و نتایج جالبی بهدستآمده است. بر این اساس، مشاهدهشده است که بخش PHA- B از لکتین قارچ در آزادسازی انسولین، جذب +45Ca2 توسط جزایر لانگرهانس و کنترل میزان قند خون، تأثیر مثبتی از خود نشان میدهد. (1984.Ahmad et al)
نقش لکتین قارچ
نقش لکتین قارچ (ABL) در رشد کراتینوسیت ها (Keratinocytes) بهعنوان یکی از اجزای مهم پوست و لایهی اپیدرم و تأثیر آن در بروز عارضهی پسوریازیس (Psoriasis) نیز موردبررسی قرارگرفته است و مشخصشده است که این ترکیب بهطور چشمگیری از رشد کراتینوسیتها ممانعت کرده، اما تأثیر محدودی در درمان پلاکهای پسوریازیس نشان میدهد. با توجه به عدم وجود توکسیسیته در این ترکیب در برابر سلولهای پوستی، لکتین های قارچ A.bisporus میتوانند بهعنوان یک ترکیب در درمان عارضهی پسوریازیس مورداستفاده قرار گیرند.
در سایر تحقیقات انجامشده تأثیرات ژنوپروتکتیو (Genoprotective) قارچ A.bisporus نیز به اثبات رسید. بر اساس نتایج این تحقیقات، ثابتشده است که یک ساختار پروتئینی استخراجشده از کلاهک های قارچ دکمهای سفید تحت عنوان آنزیم تیروزیناز (Tyrosinase)، در ممانعت از آسیبهای ناشی از به DNA سلولی نقشی ایفا میکند. (2004,.Shi et al) H2O2 یک پلی ساکارید استخراجشده از این قارچ تحت عنوان PA3DE نیز بازدارندگی مناسبی در برابر رشد باکتری Helicobacterpylori نشان داده است.