تولید قارچ ترافل در داخل کشور
کشت قارچ گرانقیمت ترافل در داخل کشور
دکتر خدابخش بهزادی در قالب شرکتی دانشبنیان برای نخستین بار به دنبال تولید قارچ ترافل در داخل کشور است.
وی به همراه تیمش از دانشگاه آزاد اسلامی واحد فیروزآباد شیراز، به دنبال اهلی کردن قارچ دنبلان است. این قارچ گرانقیمت در کشورهای اروپایی خواهان زیادی دارد و محصول خوبی برای صادرات خواهد بود.
دکتر بهزادی به مدت 30 سال معلم زیستشناسی بوده است. وی یکی از مولفین کتاب زیست پایه دوازدهم دوره دوم متوسطه نیز است. همچنین دکتر بهزادی برای نخستین بار در کشور نشای کشت بافتی سیبزمینی را تولید کردهاست. حالا وی میخواهد برای اولین بار تولید قارچ ترافل در داخل کشور را انجام دهد.
پرورش قارچ دنبلان در کشور
قارچ دنبلان (ترافل) یکی از معروفترین و گرانترین قارچهای خوراکی است که بسیار کمیاب است. این قارچ در گونهها و رنگهای مختلف یافت میشود. 2 نوع سیاه و سفید این قارچ، گرانقیمتترین نوع این قارچ زیرزمینی هستند.
در اروپا بیشترین میزان مصرف قارچ دنبلان در رستورانها، صنایع غذایی، تهیه انواع سسها و غیره است.
دکتر بهزادی درباره قارچ ترافل میگوید: خوشبختانه این قارچ گرانقیمت در منطقه ما هم وجود دارد. قیمت قارچ ترافل در اروپا گاهی به 8000 یورو نیز میرسد، درصورتیکه همین محصول ارزشمند را در منطقه ما، طی فصل رویش آن، کنار خیابان در کیسه میریزند و میفروشند.
این قارچ در گذشته بصورت طبیعی در این مناطق میرویید. اما در سالهای اخیر به خاطر از بین رفتن مراتع، خشکسالی و دیگر دلایل رو به انقراض است.
برای همین به این فکر افتادیم که آن را پرورش دهیم. کاری که تا پیش از ما، کسی در ایران نکرده بود. حتی راهکار پرورش قارچ ترافل را ثبت اختراع کردیم.
فعالیت خانوادگی برای کشت قارچ ترافل
همسر دکتر بهزادی تحصیلکرده رشته زیست شناسی است. برادرزاده وی نیز کارشناسی ارشد ایمنی غذا دارد. آنها در سال 1393 تصمیم گرفتند تا یک فعالیت مرتبط با رشته خود (کشاورزی) و همچنین بومی منطقه انجام دهند. از طرفی میخواستند که طرحی بکر باشد و تاکنون سابقه اجرایی در کشور نداشته باشد.
آنها تعداد زیادی موضوع را لیست کردند و سرانجام تصمیم گرفتند تا به تولید قارچ ترافل در داخل کشور بپردازند. آنها همچنین متوجه شدند که تاکنون در ایران حتی یک تحقیق ساده نیز درباره این موضوع صورت نگرفته است!
در صورتیکه تنها در سال 2006 کشور اسپانیا بالغ بر 3600 هکتار را به کشت این قارچ اختصاص دادهاست. همچنین در جایی مثل دبی و ابوظبی، در سال 2011 به دنبال این بودند که همین قارچ را در زیر پلاستیک و در بیابان کشت کنند!
تلاش برای پرورش قارچ ترافل در داخل کشور
تیم دکتر بهزادی در تحقیقات و جستوجوهایشان به آمارهای جالبی دست یافتند. آنها فهمیدند قارچ دنبلان معمولا روی عرض 36 درجه شمالی و جنوبی خط استوا میروید. مناطقی از ایران نیز شامل این مختصات جغرافیایی میشود.
همچنین این قارچ برای رشد، با برخی از گیاهان و درختان همزیستی مسالمتآمیز دارد. این درختان نیز در غرب کشور میرویند.
دکتر بهزادی 2 نمونه جواب آزمایش خاک را برای اسپانیا فرستاد. پروفسوری که نتایج را دیده بود با هیجان گفت منطقه شما خیلی مستعدتر از کشور ما برای کاشت قارچ ترافل است!
بطوریکه میتوان در هر هکتار حدود 1000 کیلوگرم (یک تن) قارچ تولید کرد.
وی ادامه میدهد: وقتی که برای عملی کردن این طرح به وزارتخانه جهاد کشاورزی مراجعه کردم و به قسمت بانک بذر رفتم، گفتند برای عملی شدن این کار به چندین تیم نیاز داریم.
من در جواب گفتم یک تیم را من میدهم و بقیه تیمها را شما جمع کنید. نگاهم این است که اقتصاد مقاومتی و اقتصاد عاری از نفت را در این طرح پیادهسازی کنم.
حتی تأکید کردم میتوانیم رشته دانشگاهی کشت قارچ ترافل را هم تأسیس کنیم. بنابراین از راه جذب دانشجو هم درآمد داشته باشیم. چون محصولی که قرار است تولید شود، فوقالعاده ارزشمند و گرانقیمت است. همچنین در تمام جهان هم مشتری خود را دارد.
از قارچ به سیب زمینی
پس از دادن طرح تولید قارچ ترافل در داخل کشور، بهبه و چهچه فراوانی شنیدم. اما کسی پای کار نیامد!
وقتی دیدم برای اجرایی کردن پروژه کاشت قارچ دنبلان به هزینه زیادی نیاز داریم، فکر کردیم سراغ پروژهای برویم که پس از مدتی بتوانیم از طریق درآمد آن هزینههای پروژه پرورش قارچ ترافل را تأمین کنیم. برای همین سراغ تولید بذر گواهی شده سیب زمینی با استفاده از فناوری کشت بافت گیاهی رفتیم.
ابتدا در سال 1398 به همراه یک شریک، کار خود را در یک گلخانه یک هکتاری آغاز کردیم. اما چون شریکمان خیلی با کار آشنا نبود و تحمل رسیدن به درآمد را طی 3 الی 4 سال نداشت، کنار کشید و متأسفانه هر چه داشتیم در این راه از بین رفت!
پس از آن ماجرا خوشبختانه دانشگاه آزاد فیروزآباد به ما مکان مورد نیاز را داد تا بتوانیم برای نخستین بار نشای کشت بافتی سیب زمینی را تولید کنیم. امیدوارم تا در آینده با سودی که از این راه بدست خواهیم آورد، بتوانیم به کشت قارچ دنبلان در داخل کشور بپردازیم.
چون در شراکت قبلی و همچنین در این مرحله همه بودجه خودمان را برای تحقیقات گذاشتیم، به کمک نیاز داریم. ما در شروع راه هستیم و مسئولان استانی میتوانند در این بخش به ما یاری برسانند. برای این کار نیاز به یک شرکت ریسکپذیر داریم که کنار یک شرکت دانشبنیان قرار بگیرد.
درباره دکتر بهزادی
وی اهل روستای جبل انارویه یا همان کوهنار است که قدمت تاریخی آن به پیش از اسلام برمیگردد. در این روستا باغهای انجیر، انگور و انار وجود دارد و بهزادی از کودکی در آنها مشغول به فعالیت بوده است. از اینرو پیوند دیرینهای با کشاورزی دارد.
او سال 1374 در دوره دبیری زیستشناسی در شهرکرد قبول شد و از سال 1378 تدریس را در شهر فیروزآباد شروع کرد.
سال 1380 با رتبه یک سراسری کارشناسی ارشد در شهر کازرون قبول شد و دوره کارشناسی ارشد وی تا سال 82 کارشناسی ارشد طول کشید.
سال 1388 با رتبه 6 کنکور، دانشجوی دکترای دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران شد و توانست آن دوره را هم با سختی و البته مشقات بسیار به پایان برساند.
زیرا در زمان تحصیل دوره دکترا، وی با حدود ۱۸ سال سابقه خدمت مشغول کار در شغل معلمی بود. برای همین از خیلی از جهات با سختیهایی برای درس خواندن و کار همزمان مواجه بود.
خاطرات دوره دکترا
دکتر بهزادی درباره قبول شدن و تحصیل در دوره دکترا خاطراتش را اینگونه بازگو میکند.
یادم است روز مصاحبه دکتر کاظم پریور از بزرگترین دانشمندان زیستشناسی به من گفت: اگر قبول بشوی پول تحصیل را از کجا میآوری؟ چون در آن زمان اولاً قبول شدن در دانشگاه علوم و تحقیقات سخت بود و از طرفی تأمین هزینه تحصیل هم ساده نبود.
در جوابشان گفتم من توانستهام از این 18 سالی که تدریس میکنم یک خانه و یک خودرو برای خودم بخرم و حالا میتوانم هردو اینها را برای علم هزینه کنم.
آقای دکتر پس از شنیدن این جملات گفت: از جوابی که دادی خیلی خوشم آمد! نمیگویی پدرم قرار است هزینهاش را بدهد یا نگفتی که کار میکنم و هزینهاش را تأمین میکنم.
این را هم بگویم در آن زمان من ازدواج کرده بودم و یک بچه هم داشتیم. در همه آن سختیها مثل امروز که کار تحقیقاتی انجام میدهیم، خانمم کنارم بود و همچنان هست. برای اینکه بتوانم هزینههای تحصیلم را فراهم کنم در هفته 40 ساعت تدریس میکردم تا آخر هفته برسد و به تهران بروم آن هم با اتوبوس!
البته نتیجه آن ۴۰ ساعت تدریس و فشارها، واریسی بود که دچارش شدم.
منبع
گردآوری و تحریر توسط تیم رسانه هاگ
کپی تنها با ذکر منبع مجاز است.
منبع خبر: قدس آنلاین