مقایسه مزارع قارچ موفق با ناموفق؟؟!!

مقایسه مزارع قارچ موفق با ناموفق، از آنجا که صنعت قارچ کشور همواره دستخوش رخدادهای نامبارک و مشکلات عدیدهای است. تعریف واژه موفق بر اساس معنای لغوی آن ( پیروز و کامیاب) کار سهلی نخواهد بود. از آنجا که این واژه از بار معنایی نسبی نیز برخوردار است، نشاندادن و معرفی مزارع و برندهای موفق مطلق در این صنعت کاری است دشوار.
در منابع و مقالات زیادی مجموعه و شرکتی را موفق می دانند که دارای 4 رکن ذیل باشد:
- بازار Market
- مدیریت Management
- دانش فنی Technical knowledge
- سرمایه Money

عوامل موثر بر مقایسه مزارع قارچ
کاملا بدیهی است که اگر تنها به عناوین این 4 رکن موفقیت در یک مقطع زمانی کوتاه توجه شود، تمامی مزارع و شرکتهای کشورمان را می توان در گروه شرکت های موفق قرار داد. زیرا که بر حسب ابعاد، ارقام و… تمامی مزارع هم دارای مدیریت و بازار بوده و هم دارای سرمایه و دانش فنی. ولی حقیقت ماجرا چیز دیگری است که نمی توان همه مزارع و شرکت های تولیدکننده قارچ کشور را ، مجموعه ای موفق قلمداد کرد.
به منظور کمک به درک موضوع مقایسه مزارع قارچ به ذکر مثال هایی در تعریف شرکت های موفق پرداخته میشود.
شرکت ایرلندی The Lego Group( شرکت سازنده اسباب بازی های فکری) که در حال حاضر از محبوبیت جهانی خاصی برخوردار است. در سال 2004 با ضرر سالیانه 30%در آستانه ورشکستگی قرار داشت. از آن سال به بعد با تغییراتی از جمله کاستن از پیچیدگیهای درون واحدی و به روز رسانی خط تولید مجموعه و بر اساس نیاز حقیقی و برنامهریزیشده خود، هر ساله و در ابتدای سال چشم انداز دقیقی از وضعیت مالی را بعنوان هدف برای خود تعیین و تبیین می کند. این فرمول موفقیت سبب شد تا این شرکت در سال 2011 به سود پایدار 35% دست یابد.


دلیل ارائه هویتی متمایز در قیاس با سایر برند ها
در مثال دیگر شرکت تولید کننده قطعات الکترونیک Flextromics که تا سال 1993 به سه شرکت آسیایی تعلق داشته و در شرایط ایدهالی نیز به سر نمی
برد. در حال حاضر متعلق به یک شرکت آمریکایی با بیش از 30میلیارد دلار سرمایه است که با شرکتهای بزرگی نظیر Apple ,LG , Lenova همکاری نزدیکی دارد. امروزه شرکت ها و برندهای بزرگی نظیر Apple و Amazon وجود دارند که نه تنها به دلیل موفقیت های اقتصادی فراوان بلکه به دلیل ارائه هویتی متمایز در قیاس با سایر برند ها که از خود نشان دادهاند. آنها به برندهای بزرگ و دست نیافتنی تبدیل شدهاند.
گروه دیگری از اقتصاددانان، موفقیت یک شرکت را در نوآوری باز یا Open innovation آن مجموعه می دانند. در چند سال اخیر در فضای کسب کار و اقتصاد کشور ما نیز مطرح شدهاست. نوآوری باز را در عمل می توان به تولید محصولات بارزش از ضایعات کارخانجات تشبیه کرد. گروهی معتقدند هستند که اگر نوآوری باز به مفهوم واقعی در یک کسب و کار به کارگیری شود میتواند به انقلاب در آن کسب و کار منجر شود.

روش های متنوع موفقیت در اقتصاد
با مثال های مذکور پی خواهیم برد که در مقایسه مزارع قارچ، موفقیت در اقتصاد دارای روش های متنوع و گوناگونی است که به شرایط و عوامل گوناگونی بستگی دارد. هر چند می توان از زوایای مختلفی به تعریف یک مجموعه موفق پرداخت. ولی بر اساس علم اقتصاد و حسابداری مجموعه ای موفق نامیده میشود که درآمدهای آن در سال مالی معین نه تنها پاسخگوی تمامی هزینه ها و خرج کردها ( حتی سود بانکی تسهیلات دریافتی) خود باشد. بلکه سود تضمینی و قابل قبول ( حداقل 20-25%) را نیز برای مجموعه به ارمغان بیاورد.
با این تعریف ساده از موفقیت و با در نظرگرفتن شرایط خاص صنعت پرورش قارچ کشور و تقسیم بندیهای موجود در آن از حیث تولید ( تقسیم صنعت به بخش تولید کمپوست، تولید خاک پوششی، تولید بذر قارچ، پرورش قارچ خوراکی، فروش قارچ و حتی مقوله تاسیسات و ماشین الات) هر بخش از صنعت قارچ که ضمن تامین تمام و کمال هزینه های تولید خود از حداقل سود تضمینی تعیین شده بهره مند باشد، یک مجموعه موفق و سودده معرفی می شود.

نکته مهم در این بخش اینست که با توجه به هزینه های سرسام آور تولید. چالش های گوناگون موجود در کشور، توان اقتصادی تحلیل رفته آحاد جامعه. قیمت تمامشده بالای محصول و شرایط بسیار خاص زیر بخش پرورش قارچ خوراکی به دلیل مشکلات حل نشده ای نظیر:
10 نکنه اصلی برای اسیب پذیرترین بخش صنعت قارچ و مقایسه مزارع قارچ
1- راندمان پایین سالیانه تولید قارچ در واحدهای غیر مدرن ( حدود 18 تا 20 کیلوگرم در متر مربع)
2- ذات بسیار حساس قارچ خوراکی و عدم امکان نگهداری و انبارش طولانی مدت آن حتی در سردخانه. کیفیت بی ثبات محصول تولیدی در مزارع (به دلایل گوناگونی نظیر کیفیت پایین مواد اولیه و نبود سیستم بیمه ای مناسب برای آنها،ضعف در دانش فنی تولید، کاستی ها و عدم به روزرسانی تاسیسات سالن های پرورش)
4 – هزینه های تولید بالا در قیاس با سایر زیر بخش های صنعت.
5- عدم وجود برنامه ها و راه کارهای مناسب در جهت رفع معضلات سنتی زیر بخش پرورش قارچ. نوسانات و عدم وجود ثبات در قیمت فروش در طول یک سال مالی به دلایل گوناگون و عدم کنترل قیمت ها از درب مزرعه تا فروشگا ها.
7- عدم وجود بازار تازهفروشی متناسب با میزان تولید روزانه.
8- عدم توجه کافی به صنایع تبدیلی قارچ، تنوع محصولات قارچی و بازاریابی مناسب برای این بخش از صنعت. عدم وجود مدیریت کلان موفق بر صنعت و تعیین خط مشی های تولید برای حفظ میزان عرضه با توجه به معضلات صنعت و جامعه
10- عدم وجود حمایت های ویژه از سوی متولیان صنعت و دولت از زیر بخش پرورش قارچ خوراکی در اموری نظیر مشارکت در تبلیغات. کمک به ایجاد بازارهای هدف جدید نظیر صادرات، ارائه تسهیلات مناسب در جهت به روز رسانی مزارع سنتی و صنعتی به مزارع مدرن و غیره.
و سایر عوامل و مشکلات ناگفته دیگری سبب میشود تا با قاطعیت بتوان گفت که از بین زیر بخش های مختلف صنعت قارچ کشور، پرورش قارچ خوراکی اسیب پذیر ترین بخش صنعت است. سایر زیر بخش های آن در حاشیه امنیت بیشتری به سر میبرند.
نتیجه گیری مقایسه مزارع قارچ
شاید بتوان چنین نتیجه گیری کرد که مجموعه و مزرعهای را در صنعت قارچ کشور می توان موفق نامید. که تمام ارکان تولید بویژه زیر بخش های تولید کمپوست، خاک پوششی و تولید بذر را در اختیار داشته باشد. بواسطه سودآوری این 3 زیر بخش توان تحمل التهابات و ضررهای احتمالی زیر بخش نهایی پرورش قارچ را داشته باشد.
1- در یک مزرعه موفق، مدیران آن زمان زیادی برای مطالعه و تحقیق در بخش های مختلف ( تولید و کیفیت محصول، مدیریت پرسنلی، بازرگانی، تاسیسات، موضوعات حقوقی و برندینگ و…) مجموعه خود صرف میکنند. در این راستا به بازدید از مزارع گوناگون( داخلی و خارجی) و استفاده از تجارب سایرین می پردازند.
2- علیرغم اینکه مدیران موفق این مزارع خود بار علمی و تجربی بالایی دارند. در جهت دستیابی به بالاترین تجربیات موفق موجود در داخل و خارج کشور، در تمام عرصه ها از مشاوران کارآمد فراوانی بهره می برند.
3- مزارع موفق به واسطه مدیران کاربلد و مجرب خود از بهانه تراشی ها و معرفی دلایل واهی به عنوان مقصرین شکست، فرسنگ ها فاصله دارند. ایشان در برخورد با معضلات و در لحظه مناسب با وسواس مثال زدنی به مدیریت معضل در کوتاه ترین زمان میپردازند.
4- در مزارع موفق مدیران ضمن تعیین اهداف از پیش تعیینشده خود با برنامهریزیهای کوتاه، میان و بلند مدت. با توجه به اتفاقات در جامعه، مسیر حرکت مجموعه را به سوی اهداف تعیین می کنند و مسیر خود را در آینده ترسیم می کنند.
5- در مزارع موفق، مدیران در مبحث انتخاب مدیران زیردست، سرپرستان و مسئولین دقت عمل زیادی داشته. و در این بخش بدون توجه به نسبیت و فامیلیت به انتخاب افراد شایسته همت می گمارند.
کلام پایانی مقایسه مزارع قارچ:
در پایان این مبحث عمیق و گسترده و با توجه به وجود روش های بسیار زیاد موفقیت برای مزارع پرورش قارچ با توجه به دلایل مشترک عدم موفقیت. مهم ترین راه حل این را باید در 5 بند موفقیت فوق در کنار توجه عاجل متولیان صنعت و ارگان ها و سازمان های ذیربط دولتی به حل مشکلات و معضلات جدی صنعت قارچ کشور. پیش از ورشکستگی مزارع پرورش قارچ و به دنبال آن ورشکستگی صنعت دانست.
قلم سردبیر