خلاقیت و نوآوری عامل موفقیت‌های فردی، سازمانی و سوق‌دهنده به‌سوی شکوفایی است
خلاقیت و نوآوری را می‌توان از دو جنبه فردی و سازمانی موردبررسی قرارداد
خلاقیت و نوآوری، در دوران کنونی رشد اقتصادی نه در داشتن منابع مالی فراوان و یا منابع طبیعی خدادادی، بلکه در گرو داشتن مغزهایی پویاست. اقتصاد و عصر حاضر که واژه دانش را در کنار نام خود یدک می‌کشد هرچند از بازوی نیروی کار و نیروی مرموز سرمایه‌های پولی استفاده میبرد، اما قدرت خود را از ذهن افرادی می‌گیرد که یاد گرفته‌اند چطور دست به آفرینش ذهنی بزنند.
خلاقیت به‌عنوان سنگ بنای نوآوری، و نوآوری به‌عنوان پیش‌فرض رشد اقتصادی نه به‌صورت مفاهیم جداگانه، بلکه به‌صورت ارکان یک سیستم در کنار یکدیگر نتایج مطلوب یک اقتصاد پویا را رقم می‌زنند. بسیاری از مردم بر این باورند که نوآوری فقط تولید محصولات جدید، خدمات یا فن‌آوری های نوین است.
البته این حوزه‌ها از اهمیت بسیاری برخوردار هستند، اما بدون شک سازمان‌ها و شرکت‌ها نیازمند نوآوری در تمامی حوزه‌ها و زمینه‌ها هستند. به‌عنوان‌مثال موفقیت‌های شرکت اپل تنها به عرضه محصولات کاربردی جدید خلاصه نمی‌شود و مسائل دیگری مانند رویکردهای مبتکرانه دربسته بندی محصولات، نحوه فروش و دسترسی راحت مشتریان به خدمات پس از فروش نیز در این زمینه نقش مهمی را ایفا می‌کنند.
خلاقیت و نوآوری را می‌توان از دو جنبه فردی و سازمانی موردبررسی قرارداد:
جنبه فردی
خلاقیت و نوآوری عامل موفقیت‌های فردی، شغلی، اجتماعی، رشد و شکوفایی استعدادها و سوق‌دهنده به‌سوی شکوفایی است. شخصی که از خلاقیت و نوآوری برخوردار است، می‌تواند تولید ملی را روزافزون کند.
جنبه سازمانی
خلاقیت و نوآوری عامل پیدایش سازمان، عامل تولیدات و خدمات، عامل افزایش کمیت، کیفیت تولیدات و خدمات و موفقیت در رقابت، عامل کاهش هزینه‌ها، عامل ارتقا بهره‌وری، عامل رشد و بالندگی سازمان، عامل انگیزش کاری، ارتقا سطح بهداشت روانی و رضایت شغلی کارکنان سازمان می‌باشد.
نکته
در مجموعه‌هایی که خلاقیت و نوآوری از ضروریات و عامل اصلی است، نقش مدیران بسیار مهم و حساس است؛ زیرا مدیریت می‌تواند توانایی و استعداد و خلاقیت، نواندیشی و نوآوری را در افراد ایجاد، تدریج و تشویق کند یا رفتار و عملکرد آنها می‌تواند مانع از این امر حیاتی شود. مدیران باید خود انگیزشی را در سطح سازمان تدریج دهند. یکی از راه‌های مهم خود انگیزشی ایجاد همسویی بین هدف هاست. اگر میان اهداف فردی و هدف‌های سازمانی همسویی به وجود بیاید و کارکنان تحقق هدف‌های خود را در گرو تحقق هدف‌های سازمانی بدانند انگیزش لازم را برای عملکرد بهتر، تفکر و تلاش بیشتر می‌یابند.
صنعت قارچ نیز نیازمند خلاقیت و نوآوری است.
با نگاهی به دو دهه اخیر می‌توان اهمیت دو عنصر خلاقیت و نوآوری را خاطرنشان کرد. تجربه در سال‌های نه‌چندان دور نشان داده که هر وقت پای خلاقیت و نوآوری در میان بوده و یا انتقال آن از کشورهای پیشرفته و صاحب سبک انجام پذیرفته، تحول شگرف و روبه رشدی در صنعت قارچ کشور ایجادشده و سود و بازده بهتری نسبت به قبل را در پی داشته است.
ورود دایکات و ظرف‌هایی خاص در اندازه‌های مختلف بسته‌بندی، استفاده از دستگاه اسلایسر برای تنوع و تقاضا بازار در شکل فیزیکی، به‌کارگیری تجهیزات و دستگاه‌های مدرن در مجتمع‌های تولید، تولید کمپوست بلوک، قارچ خشک، ترشی قارچ و IQF در صنایع تبدیلی، همه و همه مرهون خلاقیت و نوآوری است. که متأسفانه چند سالی است خلأ آن در سه بخش تأمین، توزیع و مصرف قابل‌رؤیت می‌باشد.
امیدواریم در آینده‌ای نه‌چندان دور این خلأ را پوشش داده تا شرایط بهتری را نسبت به قبل ایجاد کنیم. البته ایده‌های خوب و سازنده و قابل اجرایی هم داریم که در زمان مناسب به سمع و نظر شما خواهیم رساند. شما هم برای بهبود شرایط در تمامی زمینه‌های صنعت قارچ کشور ایده‌ای دارید؟
قلم سردبیر
